اولین حمام اینجانب
روز دوم بود که به این دنیا اومده بودم و چون مامانی می ترسید منو بغل کنه(چون میترسید مثل ماهی لیز بخورم)مامانو منو برد حموم البته تا ده ماهگی ام تو حموم مهمون مامانو بودم .مامانو هرگز لطفت را فراموش نخواهم کرد.
پاکترین لحظه عمرم
ای بابا عجب فرشته ای بودم واسه خودم پاک ترین لحظات عمرم ولی خودمونیم ها عجب غیرقابل تحمل بودم ها البته از دیدگاه مامانی خیلی خیلی زیبا بودم
وقتی برای اولین بار تو عمرم مرد شدم اما...
وقتی برای اولین بار حس مردانگی همه وجود 12 کیلویی ام را گرفت.برای اولین بار روی پای خودم وایستادم اما با کمک روروک
یه خلاصهایی از خودم
عرض شود خدمت بینندگان عزیز که ما اصولا انسان خاکی هستیم این شد که در مدح ما شاعر فرموده(با جماعت در جهان یک رنگ باش قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده است) میدونم هیچ ربطی نداشت ولی گفتیم دور هم باشیم ها ها ها